3 خبرهایی داغ داغ از همه چی 4 |
خبرگزاری فارس: اگر بخواهیم پیام محفل صمیمیانه جمعی از شاعران با رهبر معظم انقلاب را خلاصه کنیم و عبارتی را از این شب شاعرانه در ذهن و دل و جانمان حک کنیم و به یادگار بگذاریم و چون وردی مرتب بخوانیم، چیزی بهتر از این نمییابیم: «شعر، ثروت است.»
این جمله از زبان رهبر ادیب و شعرشناس ایرانیان در پایان شعرخوانی شاعران بیان شد، و چه نیکو و عمیق است.
از این جمله برمیآید که شعر فقط چیدن واژههای موزون و خوشآهنگ یا بازی با کلماتی نیست که تنها در جهان انتزاعی شاعر حضور و معنی دارند. این جمله به ما میگوید شعر یعنی همه چیز؛ یعنی پلهای برای قرب و وصال الهی، یعنی نردبانی برای عروج و متعالی شدن، یعنی پنجرهای به سوی عشق و اخلاق حسنه، یعنی چشمی برای دیدن زیبایی، یعنی گوشی برای شنیدن نوای ملکوتی و آهنگ زندگی، یعنی قوهای برای حس بوهای خوش، یعنی زبانی برای چشیدن طعم هستی، یعنی دستی برای لمس لطافت و ظرافت و از همه مهمتر، یعنی پنجهای برای چنگ زدن به حبل متین و از سوی دیگر دستگیری خلق و راهبری.
و همه اینها، تفسیر مختصری است از «شعر، ثروت است.» با فهم این جمله میتوان همه چیز را محقق کرد و نفس مسیحایی در آن دمید؛ یک توانایی و ظرفیت پایانناپذیر و ابدی که به فرموده رهبر معظم انقلاب باید آن را شناخت و بر آن افزود؛ همچون دیگر ثروتهایمان.
آری؛ این جمله مهمترین پیام مراسم امسال شعرخوانی جمعی از شاعران - این اغنیای شعر و شعور - در حضور رهبر معظم انقلاب است که هر سال قمری در شب میلاد پربرکت امام حسن مجتبی(ع) برگزار میشود؛ یعنی زمانی که تلألؤ قرص ماه مبارک رمضان بر تولد حضرتی گواهی میدهد که وجودش سرشار از زیبایی و روشنایی و صلح و آرامش و معنویت است.
مراسم رأس ساعت تعیین شده، یعنی 20:30 روز دوشنبه 25 شهریور ماه 1387 مطابق با 1429 رمضان 14 در حسینه امام خمینی(ره) آغاز شد؛ بعد از اینکه شاعران نماز مغرب و عشاء را به امامت آیتالله خامنهای اقامه و روزهشان را به همراه ایشان باز کردند.
شعرخوانی شاعران دو ساعت به طول کشید و در انتها، رهبر معظم انقلاب در سخنانی نظراتشان را درباره ماهیت شعر و وضعیت آن در عصر حاضر بیان کردند.
ساعد باقری همچون سالهای قبل سکان نظمبخشی و اجرای مراسم را بر عهده داشت. او در آغاز این مراسم، پس از اینکه آیاتی از کلام الله مجید قرائت شد، با صدای خوشش شعری را در مدح باری تعالی خواند و سالروز تولد دومین امام شیعیان را تبریک گفت.
باقری سپس گفت که احساس دوگانهای دارد؛ اینکه از طرفی خیلی از شاعران را در جمع حاضر میبیند که دوست دارد همهشان شعری بخوانند، و از طرفی دیگر وقت تنگ است و مجال شعرخوانی برای همه نیست. در این لحظه رهبر انقلاب با لحنی مطایبهآمیز فرمودند: «اصلا نگران نباشید! من تا یک زمانی پیش شما هستم و بعد میروم و همه شما میتوانید تا سحر شعر بخوانید!» که همه خندیدند و محفل شاعران با شیرینی شروع شد.
باقری قبل از اینکه نام اولین شاعر را برای گشایش شعرخوانی بر زبان بیاورد، از شاعرانی یاد کرد که طی یک سال گذشته از کنارمان رخت بربستهاند همچون قیصر امینپور، یا حضورشان را به دلایل بیماری، لاجرم، از جمع دریغ کردهاند، همچون احمد عزیزی.
طبق سنت، طنین شعر یک شاعر پیشکسوت کلید افتتاح مراسم امسال بود. و این شاعر کسی نبود جز حمید سبزواری که هرگز عشق خود را به انقلاب و دوستی دیرینهاش را با رهبر این انقلاب کتمان نمیکند. او که غزلی کوتاه با نام «تو عاشقانه سفر کن» خواند، بعد از شعرخوانیاش از جای خود بلند شد و به سوی رهبر معظم انقلاب رفت تا همان شعر را به همراه کتابی از خود به ایشان تقدیم کند. و رهبر معظم انقلاب با بوسههای بر گونههای سالخورده سبزواری از او تشکر و برایش سلامتی آرزو کردند.
مرتضی بیغم، که ساعدی او را شاعری قصیدهسرا معرفی کرد، دومین شاعری بود که در این مراسم شعر خواند. او خواست تا نوبت شعرخوانیاش را به علی معلم دامغانی بدهد که در مجلس حاضر بود، اما ساعد باقری گفت که معلم دامغانی فرصت شعرخوانیاش را به شاعران جوان داده است.
سپس بیغم گفت: من از روزی که آگاه شدم در این مجلس حضور مییابم شعری را آماده کردم که به من گفتند که این شعر را نخوان! ساعدی گفت: چه کسی این را گفت؟ در این هنگام رهبر انقلاب مداخله کردند و فرمودند همان شعر را که گفتهاند نخوان بخوانید. این طوری قضیه حل میشود! حضار خندیدند و این شاعر جوان به خواندن شعری در وصف مقام معظم رهبری پرداخت. پس از اینکه شعر مرتضی بیغم تمام شد، رهبر انقلاب فرمودند که علت مخالفت با این شعر مشخص شد!
ایشان به ظرافت و هوشمندی نکتهای را بیان داشتند که درس بزرگی برای تمامی شاعران، به ویژه شاعرانی که در این مراسم شرکت کرده بودند، بود. رهبر انقلاب ضمن تعریف از زبان قوی شعر بیغم، به این شاعر جوان فرمودند: «برادرانه عرض میکنم، این زبان و طبع روان را صرف این جور چیزها نکنید. اینها مبالغه است و مصداق احسنها اکذبهاست! اگر گوش به این شعرها گوش نکنیم شما ناراحت میشوید و اگر گوش کنیم ما شرمنده میشویم. خیلی مقولههای دیگری وجود دارد که زبان قوی قصیده میتواند برای آنها استفاده شود.»
برای مرغ گرفتار تا قفس باقیست
هزار بغض گلوگیر در نفس باقیست
به حیرتم که چرا خاتم سلیمانی
به دست دیو سیهکاسه عبث باقیست
کجا به گوهر مقصود دست خواهد یافت
در آن محیط که چنگال خار و خس باقیست
...
به دادخواهی دلهای بیقرار ای دوست
غمت مباد دادار دادرس باقیست
...
هجوم دشمن و طوفان شن تماشاییست
که بر کتیبه اعجاز در طبس باقیست
بر این رواق زبرجد نوشتهاند به زر
خلیج فارس بر جریده ارس باقیست
این ابیات غزلی زیبا بود که مشفق کاشانی به عنوان سومین شاعر در حضور صمیمی رهبر انقلاب قرائت کرد.
سپس حامد عسگری از شهرستان بم یک غزل-مثنوی قرائت کرد. او شعرش را به قول خودش «نذر» تمامی قربانیان زلزله بم در 5 دیماه 1383 کرده بود. عسگری که در شعرش، به خوبی اشعار شاعران دیگر مثل حافظ و امام خمینی(ره) را تضمین کرده بود، تأثر شدید حضار را برانگیخت. شعر حامد عسگری این چنین پایان یافت: «بم به امید خدا شاد خواهد شد/ نفس باد صبا مشکفشان خواهد شد» پس از قرائت این شعر، رهبر انقلاب با تشویق عسگری، به وی گفتند: «اغلب تضمینها خوب و جاافتاده بود.»
علی موسوی گرمارودی، دیگر شاعر پیشکسوتی بود که در این جمع به شعرخوانی دعوت شد. او که میخواست نوبت شعرخوانیاش را به جوانان بدهد، با اصرار مجری مراسم شعرش را خواند. موسوی گرمارودی قبل از شعرخوانیاش گفت: من در سالی که گذشت شعرهای زیادی سرودهام. یکی از آنها ترکیببند پانزده بندی است که بند ششم آن برای حضرت علی اصغر(ع) سروده شده است. من این بند را میخوانم تا حالا که وقتم را به کوچترها ندادم، شعرم را برای کوچکترین شهید کربلا خوانده باشم.
این شعر عاشورایی نیز جمع از جمله رهبر انقلاب را متأثر کرد.
ساعد باقری وقتی نام محمد حسین نعمتی را برای شعرخوانی صدا زد، گفت که این شاعر بیشتر غزل و شعر سپید میگوید و نعمتی غزلی را خواند که تقدیم به مرحوم قیصر امینپور شده بود. این شاعر که متولد ارسنجان و ساکن تهران است، از امینپور به عنوان "یوسف شعر ایران " یاد کرد و رهبر انقلاب بعد از شعرخوانی او گفتند: «آفرین! چه زبان شیرین و گویایی!»
در ادامه مراسم شعرخوانی شاعران در حضور رهبر معظم انقلاب، نوبت به سیمیندخت وحیدی که رسید، او تقاضا کرد تا نوبت شعرخوانیاش به کوهمال جهرمی داده شود و دلیل این کار را اینگونه بیان کرد که کوهمال جهرمی چندین شاعر جوان را در زیر نظر دارد و شعر آنها را خوب پرورده است. در این لحظه علیرضا قزوه که یکی از کسانی بود که شاعران را برای خواندن شعر در این جمع انتخاب کرده بود، خطاب به وحیدی گفت که شما شعرتان را بخوانید، اگر وقت شد آقای کوهمال جهرمی هم شعرشان را میخوانند. سیمین دخت وحیدی بلافاصله گفت: «اگر به کوهمال جهرمی وقت نمیدهید من نمیخوانم!» این اصرار سیمیندخت وحیدی علاوه بر اینکه صدای خنده حضار را در سالن بلند کرد، باعث شد رهبر انقلاب خطاب به کوهمال جهرمی بگویند: «پارتی خوبی دارید! معلوم شد اینجا هم پارتی کار میکند!» و روی برگرداندند و خطاب به سیمیندخت وحیدی گفتند: «خوب کاری کردید، جوانها را باید تشویق کرد.» جهرمی گفت: «ما جوان نیستیم.» و رهبر انقلاب در جوابش گفتند: «نسبت به بعضیها چرا!»
پس از این گفتوگو، کوهمال جهرمی شعری را که در سوگ حضرت علی(ع) سروده بود و آن را تقدیم به حضرت فاطمه زهرا (س) کرده بود، قرائت کرد. رهبر انقلاب بعد از شعرخوانی وی گفتند: «خیلی خوب بود، افسوس که وقت نیست درباره این شعرها صحبت شود. این شعر جوانها برجستگیهایی دارد، اما لازم است که پرداخت شود و اگر پرداخت مختصری صورت بگیرد سطحش به صور محسوسی بالاتر میرود. در این جلسه مجال نیست، اما از استادان نقد میخواهم که این طلاها و شعرهای قیمتی را که سرشار از تعبیرات نو و مضمونهای بیسابقه است، پرداخت کنند. مثل یک انگشتر که با پرداخت، کاملا عوض میشود و خوب میشود.»
مراسم شعرخوانی به نیمه خود رسیده و ساعت 21:30 شده بود که از سیدمهدی موسوی خواسته شد تا شعرش را بخواند.
بعد از این شاعر قمی، یک شاعر پیشکسوت ترکزبان، فضای محفل را تغییر داد. محمود دستپیش با خواندن اشعاری به زبان ترکی تشویق رهبر انقلاب را موجب شد. او اولین بیت شعر ترکی خود را چنین ترجمه کرد: «روزها میگذرد، ماه میشود و سال میشود/ و ما آدمها پیر میشویم و گاهی در فرودیم و گاهی در اوجیم.» دستپیش سپس گفت: «امشب واقعا من در اوجم، زیرا سالها میشد که من در چنین محفلی شرکت نکرده بودم.»
او وقتی میخواست شعر دومش را بخواند گفت: «در سال 1368 در مجله نشر دانش چند بیتی به چاپ رسیده بود که به ترکها کملطفی میکرد. من آتش گرفتم و این شعر را سرودم.» شعر دستپیش درباره وحدت میان اقوام مختلف بود و بر ذائقه رهبر انقلاب بسیار خوش نشست، به طوری که ایشان از گفتند: «اگر آهنگی روی این کلام بیاد، تصنیف قشنگی میشود.»
اولین شاعر زنی که در این مراسم شعر خواند، فریبا یوسفی بود که ترانهای را قرائت کرد که تشویق مقام معظم رهبری و غلامعلی حداد عادل را که در کنار رهبر معظم انقلاب نشسته بود، در پی داشت.
سپس محمدرضا طاهری غزلی را که در یک وزن نامتعارف سروده شده بود، خواند و رهبر انقلاب پس از شعرخوانی وی گفتند: «طبع روان و غنی دارید که میتوانید با آن در این وزن غریب هر کاری بکنید. خیلی کار خوب و قشنگی است. البته بحث قالب میکنیم و مضمون هم در جای خودش قابل بحث است.»
خدابخش از نیشابور، شاعر دیگری بود که در این مراسم شعری با عنوان آلبوم قرادت کرد. شعر او که یک غزل بود درباره دفاع مقدس بود و به شکل روایی سروده شده بود. رهبر معظم انقلاب بعد از شعرخوانی او، گفتند: «با اینکه موی سر و صورتتان را سپید کردهاید، اما شعرتان جوان است.» ایشان ادامه دادند: «سال گذشته هم شاعر جوانی از نیشابور شعری خواندند که خیلی خوب بود.»
شاید در میان شعرخوانی شاعران در این مراسم، اشتیاق رهبر معظم انقلاب به شنیدن هیچ شعری به اندازه شعر محمدکاظم کاظمی نبود، زیرا وقتی نوبت به این شاعر افغان رسید و او میخواست نوبتش را به دیگران بدهد، رهبر انقلاب با تأکید به وی گفتند: «خیلی وقت است که شعری از شما نشنیدهام، و از شعرای افغانستان شعر نخواندهام. بهتر است که شعر بخوانید.» در این هنگام به رهبر انقلاب یادآوری شد که کاظمی کتابی درباره بیدل دهلوی نوشته است و رهبر انقلاب که این کتاب را خوانده بودند از این کتاب تمجید کردند. سپس کاظمی شعری را درباره وضعیت افغانستان بعد از تحولات اخیر خواند که با تشویق حضار مواجه شد و رهبر انقلاب گفتند: چه توصیف گریهآوری!
تنها شاعری که رهبر انقلاب همزمان با شعرخوانی او، شعرش را زمزمه میکردند، جمشید شیبانی بود که به عنوان دومین شاعر ترکزبان چند شعری را قرائت کرد. او که پدر شهید است، قبل از خواندن شعرهایش گفت از ترجمه اشعارم به زبان فارسی عاجزم! اما پس از اینکه شعر خود را شروع کرد، رهبر انقلاب به حدی متأثر شدند که از ساعد باقری خواستند که شعر اول این شاعر ترکزبان را ترجمه کنند. و ساعدی چنین ترجمه کرد: «چشمانتظار ماندم تا فرزند آمد/ قلبم و جونم به حال آمد/ شهید شد و بازگشت/ گل رفت و لاله آمد»
بعد از این اشعار که اغلب در ذکر شهید و مادر سروده شده بود، یک شاعر خراسانی به خواندن یک شعر طنز پرداخت. در این هنگام ساعت حدود 10 شب شده بود. بعد از اینکه باقری قاسم رفیعا را معرفی کرد و گفت که اهل طرقبه است، رهبر معظم انقلاب به شوخی به این شاعر جوان گفتند که «با لهجه طرقبهای بخوانید که ما مشهدیها متوجه نشویم!» و باز پس از اینکه شعر طنز این شاعر که درباره یک مشهدی بود که از مال دنیا چیزی نداشت جز یک دل صاف و ساده، رهبر انقلاب خطاب به ایشان به طنز گفتند: «شرح حال طرقبهایها بود!»
شاعر بعدی برای شعرخوانی، مرتضی امیری اسفندقه بود که اخوانیهای را تقدیم کرد. او پس از تشویق مقام معظم رهبری که گفتند: «چه شسته رفته و شیوا بود! قبلا هم از شما شعر شنیده بودیم اما الان شعر شما خیلی بهتر شده است.» شعرش را به رهبر انقلاب تقدیم کرد.
پس از حمیدرضا حامدی، فرزند شهید از قم، که خود را نماینده شعر شاهد معرفی کرد و شعری درباره شهدای تفحص خواند، بیژن ارژن شاعر کرمانشاهی، به قرائت رباعیاتی پرداخت، که از میان آنها میتوان به این رباعی اشاره کرد:
زهرا از هر چه گفته آمد سر بود
ما دیگر گفتهایم و او دیگر بود
پیوند گل محمدی با سیب است
او سیب گلاب باغ پیغمبر بود
سوژه «زنذلیلی» هنوز دستاویز عدهای از شاعران طنزپرداز برای سرودن شعر است! و سلیمانپور یکی از این شاعران است که شعری با این مضمون سروده بود و در حضور رهبر انقلاب قرادت کرد. او قبل از خواندن شعرش گفت: «این یک شعر تخیلی است، زیرا چنین مصداقی را اصلا در خانوادهها نداریم!» که همه صدای خنده جمع بالا گرفت. رهبر انقلاب بعد از پایان این شعر که به شرح کار کردن یک مرد در خانه میپرداخت، به شاعرش گفتند: «تجربه شده ظاهرا!» و سلیمانپور پاسخ داد: «خصوصی عرض میکنم!»
زهرا محدثی خراسانی، خواهر مصطفی محدثی خراسانی از دیگر شاعران زن مراسم بود که غزلی را خواند. فاطمه قائدی نیز شعری را درباره همسر شهیدش قرائت کرد.
در ادامه مراسم شعرخوانی جمعی از شاعران در حضور رهبر معظم انقلاب، عباس کیقبادی از اصفهان، شعری را درباره واقعه کربلا خواند. آیتالله خامنهای پس از شعرخوانی وی گفتند: «شعر اصفهان خیلی خوب شده. پارسال هم یکی دو نفر از شعرای جوان اصفهان شعر خواندند که خیلی خوب بود. این نسل جوان اصفهان که من میبینم از نسل جوانی که سالها پیش از نزدیک شاهدش بودم خیلی شاعرترند. اصفهان خودش را دارد نشان میدهد و این خیلی خوب است.»
در لحظات پایانی شعرخوانی، رهبر انقلاب گفتند که قرار بود دکتر حداد عادل نیز شعری بخوانند که حداد عادل گفت من شما را بعدا هم زیارت میکنم، اکنون فرصت را به دیگران بدهیم بهتر است.
ساعت 22:30 بود که ساعد باقری پایان مراسم شعرخوانی را اعلام کرد، اما قبل از آن از امید مهدینژاد خواست که به عنوان آخرین شاعر شعرش را بخواند. او نیز شعری را درباره حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) قرائت کرد.
سپس باقری از تمامی کسانی که قرار بود شعر بخوانند اما به علت کمی وقت ممکن نشد، عذرخواهی کرد و از رهبر معظم انقلاب تقاضا کرد که سخنانی را بیان کنند.
آیتالله خامنهای قبل از اینکه سخنان خود را درباره شعر آغاز کنند، به پیشنهاد حداد عادل اشاره کرد که گفته بود این مراسم هر سال دو بار برگزار شود. وقتی رهبر انقلاب این موضوع را مطرح کردند، حداد عادل از جمع خواست که با ذکر صلواتی این پیشنهاد را تأیید کنند.
حمید حسام، حسین آهی، علیرضا قزوه، مجتبی رحماندوست، محسن مؤمنی، مصطفی محدثی خراسانی، جواد محقق، محمدحسین صفار هرندی، محمدی گلپایگانی، علیاکبر صادقی رشاد، ناصر فیض، حسن بنیانیان، محمود اکرامیفر، محمدرضا سنگری، علیاکبر خالقی، سعید بیابانکی، اسماعیل امینی، یوسفعلی میرشکاک، جلیل واقعطلب، حسین اسرافیلی و ضیاءالدین شفیعی، از جمله حاضران در این مراسم بودند.
¤ نویسنده: احمدی